گفتارى اجمالى در كيفيت حج تمتع حج تمتع آنست كه در ماههاى حج در يكى از ميقاتها احرام عمره تمتع براى حج را ببندد و سپس داخل مكه معظمه شده ، هفت دور طواف خانه كعبه را انجام دهد و نزديك مقام ابراهيم عليه السلام دو ركعت نماز طواف بخواند، و سپس بين صفا و مروه هفت نوبت سعى كند(يعنى قدم بزند) آنگاه احتياطا هفت نوبت ديگر طواف نساء و سپس نماز طواف نساء را بجاى آورد (هرچند كه اقوى اين است كه طواف نساء و نماز آن در عمره تمتع واجب نيست ) و در آخر تقصير كند(يعنى چيزى از موى و يا ناخن خود را بچيند) كه بعد از تقصير همه آنچه كه با احرام بر او احرام شده بود برايش حلال مى شود، اين است صورت و كيفيت عمره تمتع كه يكى از دو جزء حج تمتع است ، و سپس در مكه معظمه احرامى مى بندد براى حج و وقت اين احرام تا زمانى وسعت دارد كه بداند مى تواند وقوف در عرفه را درك كند وبهتر آنست كه آن را در روز ترويه يعنى هشتم ذى الحجة بعد از نماز ظهر انجام دهد، سپس از مكه به سوى عرفات حركت مى كند و از ظهر روز عرفه تا غروب آنروز در عرفات توقف نموده ، سپس به سوى مشعر كوچ مى كند وشب را در مشعر مى ماند و بعد از طلوع فجر روز عيد قربان تا طلوع خورشيد در آنجا توقف مى كند، سپس به سوى منى كوچ مى كند تا اعمال روز عيد را در آنجا انجام دهد، به اين نحو كه اول جمره عقبه را رمى كند وسپس شتر يا گوسفند را قربانى مى كند، و آنگاه در صورتى كه حج اول او باشد بنابراحتياط واجب سر را مى تراشد و اگر اولين سفر حج او نباشد مخير است بين تراشيدن سر و تقصير (كوتاه كردن مقدارى از مو يا ناخن ) و اگر زن است تنها موى سر و يا ناخن را كوتاه مى كند، و بعد از كوتاه كردن مو و يا ناخن شخص از احرام درمى آيد و همه محرمات غير از زن و عطر بر اوحلال مى شود، البته نزديكتر به احتياط آن است كه از شكار كردن نيز بپرهيزد و هر چند كه اقوى آن است كه شكار كردن از حيث احرام بر او حرام نيست ، بلكه از حيث حرمت فقط حرام است بعد از حلق و يا تقصير اگر خواست در همان روز به مكه مى آيد و طواف حج نموده دو ركعت نماز طواف مى خواند و سعى بين صفا و مروه مى كند و بوى خوش بر او حلال مى شود و مجدداهفت شوط ديگر بعنوان طواف نساء دو ركعت نماز طواف را مى خواند زن نيز بر او حلال مى گردد، و سپس به منى برگشته سه شب تشويق يعنى شب يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه را در منى بيتوته مى كند، البته بيتوته شب سيزدهم مخصوص بعضى از صور مساءله است كه بعدا شرح آن مى آيد، و در ايام تشريق همه روزه هر سه ستون را رمى مى كند و اگر خواست روز عيد به مكه نمى رود و همچنان در منى مى ماند تا در روز يازدهم و دوازدهم هر سه جمره را رمى كند آنگاه بعد از ظهر روز دوازدهم بسوى مكه كوچ نموده دو طواف و سعى را در مكه انجام دهد، البته اين در صورتى كه از زنان و شكار پرهيز داشته و اگر تا كوچ دوم يعنى روز سيزدهم در منى مانده مى تواند بعد از رمى سه جمره قبل از ظهر كوچ كند، و صحيح تر آن است كه طواف و سعى حج تا آخر ماه نزديكتر است بلكه سزاوار نيست كه بدون عذر آن تا فرداى روز عيد تاءخير بيندازد تا چه رسد به بعد از ايام تشويق .
مساءله 1 - در حج تمتع چند چيز شرط است :
اول نيت : به اين معنا كه وقتى مى خواهد به احرام عمره تمتع محرم شود نيت كند كه مى خواهد اين نوع از سه نوع حج را بياورد، پس اگر چنين نيتى نكرده باشد ويا نوع ديگر را نيت كرده باشد و يا بطور ترديد نيت كرده باشد (مثلا گفته باشد محرم مى شود به احرام يا قران و افراد) عملش صحيح نيست .
دوم : اينكه مجموع عمره و حج او در ماههاى حج واقع شود، بنابراين اگر همه عمره او و يا قسمتى از آن در غير ماههاى حج واقع شده باشد عمره اش براى حج تمتع كافى نيست ، و ماههاى حج عبارتند از سه ماه شوال و ذى قعده و ذى حجه كه بنابر اصح همه ذى الحجه جزء ماههاى حج است .
سوم : اينكه حج و عمره در يكسال واقع شود، پس اگر عمره را در يك سال و حج را در سال ديگر بياورد صحيح نيست ، و وظيفه حج تمتع را ساقط نمى كند، چه اينكه بعد از عمره اش تا سال بعد در مكه بماند و يا نماند، و چه اينكه از احرام عمره اش محل شده باشد و يا همچنان تا سال بعد به حال احرام مانده باشد.
چهارم : اينكه در حال اختيار احرام حج او در خود مكه واقع شود، و اما محل احرام عمره اش ميقاتهائى است كه بعدا ذكر مى شود، و افضل در همه نقاط مكه مسجدالحرام و افضل از همه نقاط مسجد مقام ابراهيم و يا حجر اسماعيل است واگر احرام بستن از شهر مكه برايش متعذر بود از هرجا كه برايش امكان دارد محرم مى شود و اگر در حال اختيار وعمدا از غير مكه محرم شود احرامش باطل است و اگر آنجا تجديد نكند حجش نيز باطل است تنها آمدن به مكه كافى نيست بلكه بايد احرام را در آنجا تجديد كند زيرا احرام بستن شخص در غير مكه مثل احرام نبستن است واگر بخاطر ندانستن مسئله مسئله و يا فراموش كردن آن در غير مكه محرم شده باشد واجب است در صورت امكان به مكه برگردد واحرام را در آنجا تجديد كند و اگر امكان ندارد در همانجا كه هست تجديد كند.
پنجم اينكه مجموع عمره وحج را يك نفر و يابراى يك نفر انجام دهد، پس ‍ اگر دو نفر اجير شوند كه يكى به نيابت از شخصى كه فوت كرده عمره تمتع بياورد و ديگرى به نيابت از همان شخص حج تمتع او را انجام دهد تكليفى كه بگردن ميت بوده ساقط نمى شود، و همچنين اگر فردى عمره و حج تمتع را انجام دهد عمره اش را به نيابت از كسى و حجش را به نيابت از شخص ‍ ديگر صحيح نيست .
مساءله 2 - احتياط واجب آنست كه بعد از خارج شدن از احرام عمره تمتع بدون حاجت از مكه خارج نشود، و اگر حاجتى برايش پيش آمد احتياط آن است كه اول در مكه به احرام حج تمتع محرم شود وآنگاه براى رفع حاجتش بيرون رفته و در حال احرام برگردد و اعمال حج را انجام دهد، لكن اگر بدون حاجت وضرورت و بدون احرام خارج شد و برگشت و براى حجش در مكه شد و اعمال حج را بجا آورد حجش صحيح است .
مساءله 3 - وقت احرام بستن براى حج وسيع است ، بنابراين تاءخير انداختن آن تا هنگامى كه بتواند وقوف اختيارى عرفه را درك كند جائز است ولى بيش ‍ از آن تاءخير انداختن جائز نيست و مستحب بلكه نزديكتر به احتياط آن است كه احراى براى حج را در روز ترويه انجام دهد.
مساءله 4 - اگر احرام بستن را فراموش كند واز مكه به سوى عرفات خارج شود واجب است به مكه برگردد و در آنجا احرام ببندد مگر آنكه بخاطر تنگى وقت يا عذرى نتواند برگردد كه در اينصورت از همانجا كه هست احرام مى بندد واگر بيادش نيايد تا همه اعمال حج تمام شود حجش صحيح است كسى هم كه جاهل به حكم است مثل فراموش كار است و اما اگر عمدا احرام را ترك كند تا زمانى كه وقوف به عرفات به مشعرش فوت شود حجش باطل است .
مساءله 5 - كسى كه وظيفه اش حج تمتع است جائز نيست در حال اختيار به آن دو قسم ديگر عدول كند، بله اگر وقتش براى اتمام عمره تمتع و رسيدن به حج تنگ باشد جائز است از عمره تمتع به حج افراد عدول كند و بعد از تمام كردن حج بار ديگر براى عمره احرام ببندد و حد تنگى وقت اين است كه بترسد وقوف اختيارى عرفه اش فوت شود، وظاهرا اين حكم شامل حج مستحبى نيز مى شود پس اگر در احرامش عمره تمتع مستحبى را نيت كرده و وقتش تنگ شود يعنى نتواند عمره را تمام كند وبه حج نيز برسد جائز است از عمره تمتع به حج افراد عدول كند و اقوى اين است كه ديگر عمره بر او واجب نيست .
مساءله 6 - كسى كه وظيفه اش تمتع است اگر قبل از داخل شدن در عمره بداند تنگى وقت اجازه اتمام عمره و رسيدن به حج را نمى دهد بعيد نيست جائز باشد كه از همان اول به حج افراد عدول كند، بلكه اگر در حال احرام علم به تنگى وقت پيدا كند جائز است اصلا حج افراد را نيت كند و بعد از انجام حج عمره مفرده را بياورد كه در اين صورت حجش تمام است و از حجة الاسلام كافى ، و اگر در وسعت وقت به نيت تمتع داخل عمره شود ولى سعى و طواف آنرا عمدا تاءخير بيندازد تا وقت تنگ شود آيا جائز است عدول كند واگر عدول كرد كافى از حجة الاسلام او هست يا نه ؟ مشكل است و احتياط آن است كه عدول بكند ولى به آن اكتفا ننمايد يعنى اگر حج بر او واجب بوده دوباره حج را بياورد.
مساءله 7 - حائض و نفساء اگر وقتش كافى براى رسيدن به طهر(پاك شدن ) و اتمام عمره نباشد واجب است به حج افراد عدول نموده حج را تمام كند و سپس عمره مفرده اى بياورد، و اگر بخاطر عذرى بدون احرام داخل مكه شده و وقت هم گنجايش بيرون آمدن و از ميقات محرم شدن را ندارد احرام حج افراد مى بندد و بعد از تمام شدن حج عمره مفرده اى مى آورده و عملش صحيح و كافى از حجة الاسلام است .
مساءله 8 - حج افراد مانند حج تمتع است مگر در يك چيز و آن اين است كه در حج تمتع قربانى واجب است ولى در افراد مستحب است .
مساءله 9- صورت عمره مفرده مانند عمره تمتع است و تنها در چند چيز با آن تفاوت دارد، يكى اينكه در عمره تمتع راه بيرون شدن از احرام تنها تقصير (كوتاه كردن مو و ناخن ) است و تراشيدن سر جائز نيست ، ولى در عمره مفرده مخير است بين يكى از آن دو تفاوت دوم : اين است كه در عمره تمتع طواف نساء نيست هرچند كه انجام آن به احتياط نزديكتر است ولى در عمره مفرده طواف نساء واجب است سوم : اين است كه ميقات عمره تمتع يكى از مقيات هائى است كه ذكرش مى آيد ولى در عمره مفرده ميقات نزديكترين نقطه حل است هرچند كه از ساير مواقيت نيز جائز احرام ببندد.